پل دوران روئل با افکار و ایدههای پیشرو خود به تنهایی بیش از هر کس دیگری دنیای بازار هنر را متحول کرده است. این روئل بود که ارتباط میان هنرمند و واسطه را به صورت امروزی بازتعریف کرد و فرآیند بازاریابی و فروش آثار هنری را مانند جهان معاصرمان، جهانیسازی کرد. بهعلاوه که تورم قیمتهای آثار هنری با خرید و فروشهای پل روئل به بازار هنر ورود پیدا کرد و برپایی نمایشگاههایی از آثار هنری یک هنرمندان خاص توسط روئل به صورت هنجاری بینالمللی برای نمایشهای هنری درآمد.
پل دوران-روئل، آیندهبینی خوشفکر از پاریس بود که با سرمایهگذار و دلالی آثار هنری توانست نه تنها به عنوان کاشف، حامی و واسطهگر نقاشان سبک امپرسیونیستی معروف شود، بلکه تقریبا تمامی نقاشان بزرگ این مکتب و خود نحلهی امپرسیونیسم با کمک آقای روئل خود را از حاشیهی دنیای هنر بیرون کشیدند و به مرکز بازار هنر مدرن راه پیدا کردند. بهعبارت دیگر حتی با استانداردهای امروزی هم باید پل دوران- روئل را به عنوان پدر دلالی مدرن آثار هنر مدرن بشناسیم.
گالری ملی لندن به پاس نبوغ و تاثیرگذاری آقای روئل، نمایشگاهی را بنام اختراع امپرسیونیسم مردی که هزار اثر مونه را فروخت را برپا کرد که در آن ۸۵ اثر شاهکار شناختهشده و تحسینشدهی نحلهی امپرسیونیستی که در دستان روئل خرید و فروش شدهاند را به معرض تماشا گذاشته است. در میان این آثار میتوان به سه اثر معروف از رنوآر بنامهای رقص در روستا، رقص در شهر و رقص در بوژیوال که سابقا روی دیوارهای آپارتمان پاریس دوران روئل خودنمایی میکردند، برای اولینبار با هم تحت یک مجموعه گرد هم آمدهاند. از دیگر نقاشیهای معروف این نمایشگاه میتوان به تصاویری از بالهها و مسابقات رقص از ادگار دگاس مانند اسب در مقابل جایگاه تماشاگران که روئل آن را ۱۰۰۰ فرانک خرید و ۳۰،۰۰۰ فرانک فروخت.
پل دوران-روئل برای جلب توجه کارهای امپرسیونیستی در اروپا زحمتهای بسیاری هم کشید و تلاش بسیاری برای بازاریابی و معرفی کارهایی امپرسیونیستی کرد که در زمانهی خود زیاد از حد مدرن و نامتعارف بودند و بعضا با تمسخر منتقدان و خریداران کارهای هنری روبرو میشدند. دوران-روئل برای معرفی این گونه آثار برای اولین بار در سال ۱۸۹۲ مجموعهای از بهترین کارهای امپرسیونیستی را گردآوری کرد و توری از نمایشگاههای هنری را در شهرهای سنپطرزبورگ، هلسینکی، برلین و لندن برپا کرد تا بازار کارهای این مکتب نقاشی را به فراتر از مرزهای فرانسه بکشاند.
پل روئل به شم هنری و فراست کاری فوقالعادهی خود راهبردهای کاری انقلابی مانند جمعآوری آثار و انباشت آنها، انحصارگرایی و برگزاری نمایشگاههای انفرادی را به تجارت آثار هنری معرفی کرده است. او دفتر کار پاریسی خود را به شرکتی جهانی تبدیل کرد و شعبههایی از گالریها را در لندن، بروکسل، نیویورک باز کرد و نمایشگاههای بیشماری را در سراسر دنیا ترتیب داد که امپرسیونیسم را از گمنامی به اوج شهرت رساند. در واقع، او به تنهایی نام و آوازهی امپرسیونیسم را در جهان به عنوان یکی از محبوبترین مکتبهای هنری شناساند.
مکتب امپرسیونیست در سال ۱۸۷۱ و در شهر لندن و نه پاریس، متولد شد، هرچند که بدو فعالیتش با تمسخر منتقدانی روبرو شد که هنرمندان آن را حتی «دیوانه» میخواندند. موفقیت تجاری امپرسیونیسم هم مدتی بعد و البته نه در فرانسه و نه در لندن، بلکه در نیویورک و دیگر شهرهای ایالات متحده شکل گرفت که این امر ناشی از رشد سریع اقتصاد آمریکا بودند. دوران-روئل و کلود مونه در طی جنگهای فرانسه و آلمان به لندن پناه برده بودند و آنجا برای اولینبار با یکدیگر ملاقات کردند. دوران-روئل که جذب کارهای غیرقابلفروش آن زمان کلود مونه شده بود، ۲۳ اثر از کارهایش را با قیمت ۳۵،۰۰۰ فرانک خریداری کرد.
مونه از فرصت استفاده کرد و دوست همکار امپرسیونیست خود را بنام کامیل پیسارو به روئل معرفی کرد و بعدا تدریجا کارهای برت موریسو، مانه، سیسلی، دگاس، پییر پووی دو شاوان نیز به جمع خریدهای خود اضافه کرد. روئل در دههی ۱۸۷۰ به پاریس بازگشت و روئل در روزهای آغازین امپرسیونیسم همچنان مهمترین یاور آن باقی ماند. روئل کمی بعد همسرش را از دست داد و مجبور شد پنج فرزندش را به تنهایی بزرگ کند. بهعلاوه که در این مدت بارها تا نزدیکی ورشکستگی پیش رفت ولی نهایتا وقتی که در ۶۰ سالگی عمرش به سر آمد، روئل بدهی بالا آورده و ورشکسته شده بود، در حالیکه گنجهایی از ثروت هنری را در پیش خود جمعآوری کرده بود.